سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سزاوارتر مردم به بخشودن ، تواناترشان است به کیفر نمودن . [نهج البلاغه]
حضرت زهرا (علیه السلام)
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 52470
بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 0
........... درباره خودم ...........
حضرت زهرا (علیه السلام)
مدیر وبلاگ : محراب فیروزی[94]
نویسندگان وبلاگ :
حسن جعفر نیا[2]

انسانی که هر کس با او آشنا شود اول می گوید آدم عجیبی هستی و خوشش می آید بعدا که کم کم می شناسد و رفتار وی برایش عادی می شود دیگر خوشش نمی آید و ...

........... لوگوی خودم ...........
حضرت زهرا (علیه السلام)
........ پیوندهای روزانه........
زیر دیپلم [110]
تشنه لب [162]
امان عصر [153]
یک لینک خوب [134]
[آرشیو(4)]


..... فهرست موضوعی یادداشت ها.....
مطلب آزاد[29] . پرسش[18] . غدیر خم[9] . نگاه تا نگاه[6] . مقالات[4] . اخبار رهبری[4] . حدیث[4] .
............. بایگانی.............
حرف های یک خسته
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
........... دوستان من ...........
شهید سید محمد شریفی

............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


آیا پیامبر تا آخر عمر امى و بی سواد بودند چرا از آن حضرت دستخط وجودندارد؟

مقصود از امّى، این است که آن حضرت درس نخوانده بود نه این که فاقد سواد ودانش بوده‏اند، حضرت آدم هم درس نخوانده بود ولى به تصریح قرآن معلم فرشتگان بود،(1).

ما معتقدیم که آن حضرت پیش از بعثت نه کتابى را مى‏خواند و نه صفحه‏اى را مى‏نوشت و قرآن کریم به این مطلب در سوره عنکبوت آیه 48 تصریح مى‏کند. اما بعد از بعثت درباره این که آن حضرت مى‏خواند یا مى‏نوشت، اختلاف هست و مشهور این است که

ادامه مطلب...

نظرات شما ()

  • آیا پیامبران اشتباه مى‏کنند؟

  • نویسنده : محراب فیروزی:: 86/1/16:: 11:4 عصر

    آیا پیامبران اشتباه مى‏کنند؟

    اولاً مفهوم سهو، خطا و نسیان با گناه متفاوت است زیرا، اولاً گناه با علم و اراده صورت مى‏گیرد ولى سهو، خطا و نسیان چنین نیستند

    ثانیاً، گناه همواره مخالفت با اوامر الهى است ولى سهو، خطا و نسیان امکان دارد گاه با امر خداوند مخالف باشد مثلاً سهو در به جا آوردن یکى از اجزاء و ارکان عمل عبادى

    و گاه هیچ ارتباطى با اوامر خداوند ندارد مثلاً خطا در یک عمل مباح فردى یا اجتماعى ثانیاً بر اساس دلایل متقن انبیاء هم از گناه مبرّایند و هم از سهو، خطا و نسیان زیرا، انبیاء و حتى ائمه (ع) از دو علم برخوردارند:

     الف) علم غیر عادى که به واسطه آن بر تمامى حقایق عالم اشراف و آگاهى دارند.

    ب) علوم عادى که همچون سایر افراد از طریق معمولى به دست مى‏آورند.

    امّا در مقام عمل و انجام کارهاى روزمره خود و حتى مسائل اجتماعى، در اکثر موارد از علوم غیر عادى خویش استفاده نمى‏کنند، یعنى هر چند به واقعیت همه مسایل آگاهند اما از خود رفتارى جاهلانه و غافلانه بروز مى‏دهند، بى آنکه در حقیقت جاهل و غافل باشند.

    ادامه مطلب...

    نظرات شما ()

    در صورتى که پیامبران از گناه و اشتباه مصون‏اند، چرا در قرآن چندین مرتبه‏به پیامبر اکرم (ص) امر و نهى شده است؟

    معمولاً وقتى ما واژه‏هاى استغفار و مغفرت را مى‏شنویم، معناى آمرزش گناهان و ایمنى از عذاب الهى به ذهن تداعى مى‏شود در حالى که این معنا یکى از مصادیق معناى استغفار است و دایره آن تنگ‏تر و محدودتر از معناى اصلى و اصطلاح قرآنى آن است (و امروزه همین معنا میان ما متداول مى‏باشد). این واژه در قرآن کریم معناى وسیع‏ترى دارد که هم شامل معناى نخست مى‏شود هم موارد دیگرى را در بر مى‏گیرد.

    در کتاب «مفردات راغب» کلمه «غَفْر» این گونه معنا شده است: اَلْغُفُر: الباسُ ما یصونه عن الدنس یعنى، پوشاندن هر چیزى که فرد یا شى‏ء را از آلودگى‏ها، نقص‏ها، ضررها و کاستى‏ها محافظت نماید. ازاین‏رو به نوعى زره که جنگجویان به تن مى‏کردند «غِفاره» گفته مى‏شود زیرا این پوشش، فرد را از آسیب‏هاى دشمن مصون نگه مى‏دارد.

    حال اگر کسى از خداوند متعال بخواهد که به او نیرویى عطا نماید که به وسیله آن به هیچ باطلى گرایش پیدا نکند و از تأثیر هواى نفس مصون بماند، یا در قضاوت از تبلیغات و وسوسه‏هاى طرفین دعوا مصون بماند، این نیز نوعى استغفار است چون

    ادامه مطلب...

    نظرات شما ()

    باتوجه به آیه 37 سوره احزاب، مسئله ترس واشتباهى که مطرح شده‏است آیابه پیامبر(ص) مخصوصا از جنبه عصمت در گناه و اشتباه لطمه‏اى وارد نمى‏کند؟

     

    ترسى که در آیه اشاره شده را نمى‏توان اشتباه قلمداد نمود تا نافى عصمت باشد. بلکه اشتباه در خاستگاه اجتماعى آن است. زیرا آیه «وَ تَخْشَى اَلنَّاسَ» بیانگر نوعى نگرش و موضع اجتماعى منفى در برابر ازدواج با همسر مطلقه پسر خوانده است. چنین واکنشى به طور طبیعى براى پیامبر اکرم (ص) نگران کننده است و خداوند منان با اشاره به این وضعیت و نهى تلویحى از آن در واقع بى‏پایگى آن نگرش و واکنش اجتماعى را برملا ساخته و علاوه بر تشجیع پیامبر (ص) در جهت مبارزه با آن به طور کنایى بطلان رأى مردم را اعلام مى‏دارد.


    نظرات شما ()

    آیا پیامبر اکرم(ص) در اذان اسم خود را مى‏بردند و بر خود صلوات‏مى‏فرستادند؟

    آمدن نام مبارک رسول خدا (ص) در اذان و صلوات به امر الهى بوده و هیچ جنبه شخصى نداشته است و لذا هیچ اشکالى نبود که حضرت در اذان و نماز مانند همه‏مسلمانان نام خود را به زبان بیاورند، چنان که خداوند متعال به رسالت او گواهى داده و به او درود مى‏فرستد.


    نظرات شما ()

  • چطور مى‏توان وجود پیامبر و معصومین دیگر را ثابت نمود؟

  • نویسنده : محراب فیروزی:: 86/1/16:: 10:50 عصر

    چطور مى‏توان وجود پیامبر و معصومین دیگر را ثابت نمود؟

    قرآن وجود حضرت رسول (ص) و اهل بیت (ع) را مطرح کرده است،(1) علاوه بر آنکه تاریخ بصورت متواتر به صورتى که براى انسان یقین حاصل مى‏شود وجود معصومان را براى ما گزارش کرده است و همین مقدار براى اثبات وجود ایشان کافى است خصوصاً که سخنان حکمت‏آموزى سینه به سینه از ایشان به ما رسیده است که آنها نیز به نوبه خود دلالت بر وجود آنها دارد.

     

    پى‏نوشت‏ (1) )نساء 59 احزاب 33 و.)

     


    نظرات شما ()

    چرا خداوند یک فرد را امام و پیامبر قرار داده و در حق بقیه مردم، این‏تفضل را انجام نداده است؟

    عنایت حق تعالى دوگونه قابل نگرش و بررسى مى‏باشد: گونه نخست ملاحظه عنایت بارى‏تعالى از جهت فاعلى صرف و بدون لحاظ جهت قابلى است. در این مرتبه عنایت و فیاضیت حق تعالى نسبت به همه ممکنات مساوى است زیرا او تام الفاعلى است و هیچ بخل و کمبودى در افاضه ندارد. نگرش دوم ملاحظه عنایت حق تعالى با توجه به شرایط قابلى و پذیرش فیض است. در این مرحله قطعا قابلیت‏ها متفاوتند و عنایت حق تعالى نیز نسبت به هر موجودى متناسب با پذیرش و قابلیت قابل مى‏باشد.

    ظرفیت و قابلیت دو گونه است: یکى ظرفیت ناشى از کنش اختیارى انسان که مسا له آن روشن است و دیگرى ظرفیت ناشى از نظام ضرورى موجودات است. در این جا هر چند قابلیت‏ها هم به یک معنا از ناحیه خداوند است ولى این به معناى آن نیست که این موجودات مى‏توانستند قابلیت‏هاى بیشترى داشته باشند و خداوند به آنها عنایت نفرموده است بلکه نظام علّى و معلولى یک نظام رتبى و ضرورى است که جابه جایى در هیچ یک از اجزا و شرایط آن امکان‏پذیر نیست. درک صحیح این مسا له و حل مسائل پیرامون آن نیازمند مطالعات عمیق و پیچیده فلسفى در مورد نظام طولى و عرضى هستى است.

    براى آگاهى بیشتر رجوع کنید به بحث «راز تفاوتها» در کتاب «عدل الهى» نگاشته شهید مطهرى.


    نظرات شما ()

  • آیا این درست است که پیامبر(ص) به تدریج پیامبر شد؟

  • نویسنده : محراب فیروزی:: 86/1/16:: 10:47 عصر

    آیا این درست است که پیامبر(ص) به تدریج پیامبر شد؟

    در جواب این سؤال که «آیا پیامبر (ص) به تدریج پیامبر شد؟» ابتدا حقیقت پیامبرى را تحلیل مى‏کنیم و سپس به بررسى هر یک از ابعاد آن مى‏پردازیم. پیامبرى متشکل از ابعاد عمده و سه‏گانه علم و عصمت و اعجاز است:

    ...

    ادامه مطلب...

    نظرات شما ()

  • ای دل

  • نویسنده : محراب فیروزی:: 86/1/15:: 7:14 عصر

    حکایت 6

    علامت احمق سه چیزاست :

     

     

    از هدر رفتن عمر باکی ندارد .

     

    از حرفهای بیهوده سیر نشود .

     

    وتاب ههمنشینی کسی که عیبش را ببیند ندارد .

     

     

     

    حکایت7

     

     وایضا روزی شخصی نزد ابن سیرین  آمد و گفت : در خواب دیدم که قلا ده ای  از جواهر بر گردن سگی بستم .

    گفت: مساله حکمت بکسی گفته ای که او اهل آن علم نبود است .


    نظرات شما ()

  • ساده دل

  • نویسنده : محراب فیروزی:: 86/1/14:: 7:4 عصر

                                              

                                                          برکت

    باغبان ساده دلی کنار راهی ، یک باغ میوه داشت . روزی پس از فراغت از کارهای روزانه ، دستمالی را پر از گلابی کرد و از در باغ خارج شد . در راه مرد رهگذری را دید . باغبان ساده دل گمان کرد آن مرد رهگذر از کسانی است که صاحب کرامتند و از برخی امور پنهانی آگاهند . بنابراین خطاب به آن مرد گفت : اگر بگویی در دستمال من چه میوه هایی وجود دارند، یک عدد از این گلابی ها را به تو می دهم . اما اگر بگویی چند گلابی در دستمال دارم، همه ی نه عدد گلابی را به تومی دهم .

    مرد رهگذر از پرسش باغبان ساده دل ، نوع و تعداد میوه را را فهمید وگفت : (ای باغبان .. در میان دستمالت گلابی داری و تعداد آ ن نه عدد است  .)

    باغبان ساده دل شگفت زده شد پس از دادن گلابی ها ، از آن مرد رهگذر با اصرار خواست به منزلش بیاید و به همراه خود برکت آورد .

                                             


    نظرات شما ()

    <      1   2   3   4   5   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ