شخصی از حاتم ده درم شکر در خواست نمود . حاتم فرمود ده تنگ شکر به او بدهند .
زنی بر حاتم اعتراض کرد ، که او ده درم شکر در خواست کرد تو چرا اینقدر دادی ؟
حاتم در جواب گفت : سوال و عطای ما، هر دو در خور همت مان بود .
عظمت غدیر
خطابه غدیر به عنوان آیینه تمام نمای ولایت امیر المؤمنین علیه السلام بین تمام خطابه های اسلام ویژگی هایی دارد که آن را به صورت منحصر به فرد در آورده است این اهمیت باز می گردد به متن خطبه و فضای خاصی که این سخن رانی در آن انجام شده است
مهم ترین مقاصد حضرت در خطبه ی غدیر را می توان در موارد زیر خلاصه کرد
1- نتیجه گیری از زحمات 23 ساله ی رسالت با تعیین ادامه دهندگان این راه
2- حفظ دائمی اسلام با جانشینانی که از عهده ی این مهم برآیند
3- اقدام رسمی برای تعیین خلیفه که از نظر قوانین ملل سندیت دارد .
4- ترسیم خط مشی آینده مسلمین تا آخر دنیا
5- اتمام حجت بر مخالفان اسلام اعم از مقصرین و معاندین .
این اهداف بلند در سایه ی شرایطی انجان شد که شایسته ی ابدیت غدیر بود ، و آن را به عنوان یک واقعه ی استثنایی در آورد
امام باقر علیه السلام می فرماید :
لم یناد بشیء مثل ما نودی بالولایة یوم الغدیر [1]
هیچ حکمی مثل ولایت در غدیر اعلام نشده است
عظمت خاص غدیر را در جهات زیر می توان ترسیم کرد :
1. شرایطی که برای ابلاغ این اصل اعتقادی اسلام بر پا شد. آن اجتماع بزرگ و شیوه ی خاص بیان و منبر فقط در این ماجرا بوده است به خصوص مسئله ی وداع پیامبر اکرم (ص) با مردم حاکی از این بود که با اعلام ولایت ،اسلام از نظر دشمنان خارجی نفوذ ناپذیر شده است .
2. مسئله ی امامت تنها به صورت یک خبر و پیام و خطابه اجرا نشد بلکه به عنوان حکم و فرمان اجرا گردید و با گرفتن بیعت از عموم مسلمانان و تعهد گرفتن از آنان اعلام شد
3. شرایط جغرافیایی غدیر (قبل از تقاطع جاده ها در جحفه و پیش از تفرق قبایل) همچنین توقف سه روزه در بیابانی داغ و شرایط زمانی حجة الوداع پس از ایام حج که عظیم ترین اجتماع مسلمانان تا آن روز بود .
4. مقام مخاطب خطبه (پیامبر اکرم (ص) ) و نیز حالت خاص مخاطبین آن هم پس از تامام حج و هنگام باز گشت
5
6
تحویل میراث انبیا علیهم السلام به صاحب ولایت [1]
پس از پایان مراسم حج دستور الهی بر پیامبر اکرم (ص) چنین نازل شد :
«نبوت تو به پایان رسیده و روزگارت کامل شده است . اسم اعظم و آثار علم ومیراث انبیا را به علی بن ابی طالب بسپار که او اولین مؤمن است . من زمین را بدون عالمی که اطاعت من و ولایتم با او شناخته شود و حجت بعد از پیامبرم باشد رها نخواهم کرد »
یاد گار های انبیا علیهم السلام صحف آدم و نوح و ابراهیم علیهم السلام و تورات و انجیل و عصای موسی علیه السلام و انگشتر سلیمان علیه السلام و سایر میراث های ارجمندی است که فقط در دست حجج الهی است و نزد انبیای گذشته و اوصیای ایشان دست به دست گشته تا آن روز که خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله حافظ آن بود و اینک باید به اوصیای آن حضرت انتقال می یافت.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) امیر المؤمنین علیه السلام را فرا خواند و مجلس خصوصی تشکیل دادند و ودایع الهی را به آن خضرت تحویل داد و بدین سان میراث 6000 ساله انبیا علیهم السلام به امیر المؤمنین علیه السلام سپرده شد و این ودایع از امیر المؤمنین علیه السلام به امامان بعد منتقل شده تا کنون که در دست مبارک آخرین حجت پرورد گار خضرت بقیة الله الاعضم علیه السلام است
سلام به عنوان امیر المؤمنین [1]
پیش از حرکت به سوی غدیر ،در مکه جبرئیل لقب « امیر المؤمنین » را به عنوان اختصاص آن به علی بن ابی طالب علیه السلام از جانب الهی آورد اگر چه این لقب قبلا نیز برای حضرت تعیین شده بود .
پیامبر اکرم (ص) دستور دادند تا بزرگان اصحاب جمع شوند و طی مراسم خاصی نزد علی علیه السلام بروند و عنوان «امیر المؤمنین » بر او سلام کنند و « السلام علیک یا امیر المؤمنین » بگویند و بدین وسیله د ر زمان حیات خود از آنان اقرار بر امیر بودن علی علیه السلام گرفت
در اینجا ابوبکر و عمر بعنوان اعتراض به پیامبر اکرم (ص) گفتند:آیااین حقی از طرف خدا و رسولش است ؟ حصرت غضبناک شد و فرمود :«حقی از طرف خدا و رسولش است خداوند این دستور را به من داده است».
اعلان عمومی حضور در غدیر [1]
با این که انتظار می رفت پیامبر اکرم (ص) در این سفر حج خود مدتی در مکه بمانند ، ولی بلا فاصله پس از اتمام حج حضرت به منادی خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان کنند:
فردا-روز چهاردهم ذی حجه – همه باید حرکت کنند تا در وقتمعین در غدیر خم حاضر باشند و کسی جز معلولان نباید باقی بماند
انتخاب منتقه ی غدیر به امر خاص الهی از چند جهت قابل ملاحظه بود :
یکی این که در راه بازگشت از مکه کمی قبل از محل افتراق کاروان ها و تقاطع مسیر ها در جحفه است
دوم این که در آینده های اسلام که کاروان های حج در راه رفت وبرگشت از این مسیر عبور می کنند با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر اکرم (ص) تجدید خاطره و بیعتی با این زیر بنای اعتقادی خود می نماید و یاد آن در دلها احیا می گردد .
سوم این که غدیر محلی بسیار مناسب برای برنامه ی سه روزه ی پیامبر اکرم (ص) و ایراد خطبه برای آن جمعیت انبوه بود
اینک پیامبر اکرم (ص) پس از دوری ده ساله از وطن خود مکه - بدون آنکه مدتی اقامت کنند تا مسلمانان به دیدارش بیایند و مسائل خود را مطرح کنند – باپایان مراسم حج فورا از مکه و حضور در غدیر امر نمودند .
موقیت جغرافیایی غدیر خم [1]
منطقه ی غدیر خم بیابانی باز و وسیع در مسیر سیلاب وادی جحفه بود . این سیلاب از مشرق به مغرب جاری می شد و پس از عبور از غدیر به جحفه می رسید و سپس تا دریای سرخ ادامه پیدا می کرد و سیلهای سالیانه را به دریا می ریخت .
در این مسیر آبگیر هایی طبیعی به وجود آمده بود که پس از عبور سیل آبهای باقی مانده در آن جمع می شد و در طول سال به عنوان ذخایر آبی شناخته می شدند و به آنها اصطلاحا غدیر می گفتند .
در مناطق مختلف غدیر های زیادی در مسیر سیلها وجود داشت که با نام گذاری از یکدیگر شناخته می شدند .این غدیر هم برای شناخته شدن از غدیرهای دیگر به نام غدیر خم نام گذاری شده بود
کنار این آبگیر پنج درخت سر سبز وکهن سال از نوع سمر شبیه درخت چنار وخود داشت که درخت خاص صحراهاست این پنج درخت با شاخ و برگ انبوه و قامت بلند سایبانی خوب برای مسافران خسته ایجاد کرده بود
عمامه ی سحاب[1]
عرب هر گاه می خواست ریاست شخص بزرگی را بر قومی اعلام کند ، یکی از مراسمشان بستن عمامه بر سر او بود اهمیت این برنامه آنگاه بیشتر می شد که شخص بزرکی عمامه ی خود را بر سر کسی ببندد و این به معنای اعتماد بر او بود .
پیامبر اکرم (ص) عمامه ی خود را که سحاب نام داشت در مراسم غدیر به عنوان تاج افتخار بر سر امیر المؤمنین علیه السلام بستند و انتهای آن عمامه را بر دوش آن حضرت قرار دادند و فرمودند :عمامه تاج عرب است .
امیر المؤمنین علیه السلام در این باره چنین می فرمایند:
پیامیر در روز غدیر خم عمامه ای بر سرم بستندو یک طرف آن را بر دوشم آویختند وفرمودند :«خداوند در روز بدر و حنین مرا با ملائکه ای که چنین عمامه ای بر سر داشتند یاری نمود ».
حضور جبرئیل در غدیر[1]
ظهور ملائکه به صورت آدمی در موارد خاصی اتفاق افتاده که پیام خاصی برای هدایت مردم همراه داشته است در غدیر نیز این اتفاق پس از سخن رانی پیامبر اکرم (ص) پیش آمد و بار دیگر حجت را بر همگان تمام کرد
مردی زیبا صورت و خوش بوی کنار مردم ایستاده بود و می گفت :
به خدا قسم هرگز روزی مانند امروز ندیده ام چقدر کار پسر عمویش را مؤکد نمود و برای او پیمانی بست که جز کافر به خدا و رسولش کسی آن را بر هم نمی زند . وای بر کسی که پیمان او را بشکند .
((((عمر)))) نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و گفت : شنیدی این مرد چه گفت ؟؟؟ .
حضرت فرمود : آیا او را شناختی ؟
گفت : نه
حضرت فرمود :
او روح الامین جبرئیل بود . مواظب باش این پیمان را نشکنی که اگر چنین کنی خدا و رسول و ملائکه و مؤمنان از تو بیزار خواهند بود !